پرش به محتوا
خانه » ایران مثل ققنونس از خاکستر خود برخاست/ اگر جنگ جهانی اول رخ نمی‌داد، چیزی از ایران باقی نمی‌ماند

ایران مثل ققنونس از خاکستر خود برخاست/ اگر جنگ جهانی اول رخ نمی‌داد، چیزی از ایران باقی نمی‌ماند

رضا مختاری اصفهانی: برخلاف ذهنیت رایج در میان بسیاری از سیاستمداران ایرانی (که متأسفانه همچنان هم در ذهن برخی از کارگزاران و سیاستمداران ایرانی وجود دارد) سیاست کشورهای غربی
نسبت به ایران یا هر موضوعی، همواره یک‌دست و هماهنگ نیست.

ایران مثل ققنونس از خاکستر خود برخاست/ اگر جنگ جهانی اول رخ نمی‌داد، چیزی از ایران باقی نمی‌ماند

فهیمه نظری: نشست نقد و بررسی کتاب «بریتانیا و کشور حائل؛ فروپاشی امپراتوری ایران ۱۹۱۴-۱۸۹۰» روز گذشته (شنبه ۲۱ تیر ۱۴۰۴) در سالن اندیشگاه فرهنگی ساختمان کتابخانه ملی و با حضور سیدمحمدکاظم سجادپور عضو هیات علمی دانشکده روابط بین‌الملل وزارت امور خارجه، رضا مختاری اصفهانی نویسنده و پژوهشگر تاریخ معاصر و مهرداد رضاییان مترجم کتاب برگزار شد.

«بریتانیا و کشور حائل» تالیف مک لین، که سال ۱۴۰۱ به همت انتشارات آبی پارسی منتشر شده، بر پایه حجم قابل توجهی از اسناد و مدارک وزارت خارجه بریتانیا به یکی از مهم‌ترین موضوعات تاریخ معاصر ایران یعنی مسئله هندوستان و درگیری‌های بین روس و انگلیس در قرن نوزدهم می‌پردازد. کتاب بازه زمانی ۱۸۹۰ تا ۱۹۱۴ یعنی از اواخر دوره ناصرالدین شاه تا اوایل جنگ جهانی اول را مورد بررسی قرار می‌دهد.

ایران به عنوان یکی از «مردان بیمار» جهان!

در ابتدای نشست مهرداد رضاییان مترجم کتاب درباره محتوای آن این‌طور توضیح داد: این کتاب به طور خلاصه مقطع زمانی خاصی را از سال ۱۸۹۰ تا ۱۹۱۴ پوشش می‌دهد. با مطالعه کتاب درمی‌یابیم که این دوره یکی از دوره‌های بسیار حیاتی در تاریخ معاصر ایران به ‌شمار می‌آید. نویسنده کتاب روایت خود را با توصیف ایران آن زمان به عنوان یکی از «مردان بیمار جهان» آغاز می‌کند. پیش از این، این اصطلاح را بیشتر درباره امپراتوری عثمانی شنیده بودم؛ اما نویسنده این کتاب، اصطلاح «مرد بیمار» را به کشورهایی مانند مصر، مراکش، افغانستان، ترکیه، چین و ایران نیز تعمیم داده است. مقصود از «مردان بیمار»، سرزمین‌هایی با رژیم‌های حکومتی در معرض فروپاشی و درگیر دام دسیسه‌ها و سیاست‌های قدرت‌های اروپایی بودند. در این برهه، قدرت‌های اروپایی در حال گسترش حوزه نفوذ و قلمروی خود بودند و این سرزمین‌های ضعیف به میدان رقابت آن‌ها تبدیل شده بودند. نکته جالب آن است که نویسنده اذعان می‌کند در تمام این رقابت‌ها، انگلیس همیشه یکی از دو طرف جدال بوده و همواره تلاش داشته نفوذ خود را گسترش دهد.

دیدگاهتان را بنویسید